به گزارش مشرق، رسول منتجب نیا از اعضای شورای مرکزی حزب اعتماد ملی به روزنامه اعتماد گفت:
*در حال حاضر كليت مجلس، هيات رييسه، رياست مجلس و اغلب روساي كميسيونها با كليت دولت هماهنگ هستند و مشكلي با هم ندارند. فقط اقليتي در مجلس حضور دارند كه با دولت مشكل بنيادين دارند. ريشه اين مشكل هم از زماني بود كه در انتخابات رياستجمهوري برخلاف انتظارات، كانديداي مورد تاييدشان راي نياورد و رقيب آنها پيروز شد.
اين گروه اقليت در وهله اول تلاش كرد، رييسجمهور و وزرا را وادار به تسليم در برابر خود كند تا هرچه آنها خواستند انجام گيرد. آنها ميخواستند تمام وزرا، استانداران، فرمانداران و مديران كل مورد قبول اين اقليت باشند. جالب اينجاست كه اين اقليت از حاميان پروپاقرص دولت گذشته هم محسوب ميشوند. معناي رفتارها، حرفها و انتظارات اين جريان اين است كه انتخابات يازدهم رياستجمهوري را بايد كان لم يكن فرض كرد و قلم بطلان بر آن كشيد. اين گروه تصور ميكنند كه گويي هيچ انتخاباتي صورت نگرفته و هيچ شخصي جابهجا نشده است. اينها انتظار دارند تمام مهرههاي دولت قبل سر جاي خودشان بمانند و هيچ تغييري صورت نگيرد و هيچ سياستي هم عوض نشود.
*اين جريان چون نتوانسته به تمام خواستههايش برسد، راه تقابل را در پيش گرفته و تلاش ميكند دولت را فلج و فشل كند، كارنامه دولت را ناكارآمد جلوه دهد، به مردم القا كند كه دولت مورد انتخاب آنها ضعيف و ناتوان است. اين خط مشي و استراتژي آنهاست. تمام اين تلاشها در جهت پراكنده كردن حواس وزرا و به هم ريختن اعصاب آنها و مشغول كردن رييسجمهور و دولت براي دست از كار و تلاش كشيدن است.
*دولت محترم و به خصوص شخص رييسجمهور بايد بر مواضع، شعارها و سياستهاي خودشان پافشاري و ايستادگي كنند و هرگز كوتاه نيايند. كوتاه آمدن يعني پذيرفتن شكست. كوتاه آمدن يعني تو دهني زدن به مردم و خواستههاي آنها. كوتاه آمدن يعني پايمال كردن آراي فرد فرد مردمي كه با انتظار و اميد به اين دولت راي دادهاند. لذا دولت نبايد هرگز كوتاه بيايد و بر سر مواضع به حق و قانوني خود پافشاري كند.
*در دوره نهم مجلس شوراي اسلامي اصلاحطلبها حضور پيدا نكردند. نه اينكه راي نياوردند بلكه كانديدا نشدند و حضور پيدا نكردند و حتي شخص آقاي خاتمي در يكي از شهرهاي كوچك راي داد و در انتخابات شركت كرد و آن سروصداها راه افتاد چون اصلاحطلبها در يك شرايطي قرار گرفته بودند كه علاقهيي به كانديدا شدن و ايستادن نداشتند از اين جهت برنده انتخابات جناح اصولگرا شد و در اين ميان افراطيون هم با تكيه بر امكانات دولتي وارد مجلس و هم ميداندار بعضي از قضايا شدند. اگر اصلاحطلبها در انتخابات حضور داشتند، قطعا مجلس چنين وضعيتي نداشت و يك توازن و تعادل قابل قبولي در مجلس به وجود ميآمد.
*حتما اصلاحطلبها در انتخابات مجلس بعدی حضور فعال خواهند داشت شرايط اجتماعي به نفع جريان اصلاحات و جريان اعتدال گراست و بايد با هماهنگي و يكدلي بين كليه اصلاحطلبها و اعتدالگراها در انتخابات شركت كرد.
*در حال حاضر كليت مجلس، هيات رييسه، رياست مجلس و اغلب روساي كميسيونها با كليت دولت هماهنگ هستند و مشكلي با هم ندارند. فقط اقليتي در مجلس حضور دارند كه با دولت مشكل بنيادين دارند. ريشه اين مشكل هم از زماني بود كه در انتخابات رياستجمهوري برخلاف انتظارات، كانديداي مورد تاييدشان راي نياورد و رقيب آنها پيروز شد.
اين گروه اقليت در وهله اول تلاش كرد، رييسجمهور و وزرا را وادار به تسليم در برابر خود كند تا هرچه آنها خواستند انجام گيرد. آنها ميخواستند تمام وزرا، استانداران، فرمانداران و مديران كل مورد قبول اين اقليت باشند. جالب اينجاست كه اين اقليت از حاميان پروپاقرص دولت گذشته هم محسوب ميشوند. معناي رفتارها، حرفها و انتظارات اين جريان اين است كه انتخابات يازدهم رياستجمهوري را بايد كان لم يكن فرض كرد و قلم بطلان بر آن كشيد. اين گروه تصور ميكنند كه گويي هيچ انتخاباتي صورت نگرفته و هيچ شخصي جابهجا نشده است. اينها انتظار دارند تمام مهرههاي دولت قبل سر جاي خودشان بمانند و هيچ تغييري صورت نگيرد و هيچ سياستي هم عوض نشود.
*اين جريان چون نتوانسته به تمام خواستههايش برسد، راه تقابل را در پيش گرفته و تلاش ميكند دولت را فلج و فشل كند، كارنامه دولت را ناكارآمد جلوه دهد، به مردم القا كند كه دولت مورد انتخاب آنها ضعيف و ناتوان است. اين خط مشي و استراتژي آنهاست. تمام اين تلاشها در جهت پراكنده كردن حواس وزرا و به هم ريختن اعصاب آنها و مشغول كردن رييسجمهور و دولت براي دست از كار و تلاش كشيدن است.
*دولت محترم و به خصوص شخص رييسجمهور بايد بر مواضع، شعارها و سياستهاي خودشان پافشاري و ايستادگي كنند و هرگز كوتاه نيايند. كوتاه آمدن يعني پذيرفتن شكست. كوتاه آمدن يعني تو دهني زدن به مردم و خواستههاي آنها. كوتاه آمدن يعني پايمال كردن آراي فرد فرد مردمي كه با انتظار و اميد به اين دولت راي دادهاند. لذا دولت نبايد هرگز كوتاه بيايد و بر سر مواضع به حق و قانوني خود پافشاري كند.
*در دوره نهم مجلس شوراي اسلامي اصلاحطلبها حضور پيدا نكردند. نه اينكه راي نياوردند بلكه كانديدا نشدند و حضور پيدا نكردند و حتي شخص آقاي خاتمي در يكي از شهرهاي كوچك راي داد و در انتخابات شركت كرد و آن سروصداها راه افتاد چون اصلاحطلبها در يك شرايطي قرار گرفته بودند كه علاقهيي به كانديدا شدن و ايستادن نداشتند از اين جهت برنده انتخابات جناح اصولگرا شد و در اين ميان افراطيون هم با تكيه بر امكانات دولتي وارد مجلس و هم ميداندار بعضي از قضايا شدند. اگر اصلاحطلبها در انتخابات حضور داشتند، قطعا مجلس چنين وضعيتي نداشت و يك توازن و تعادل قابل قبولي در مجلس به وجود ميآمد.
*حتما اصلاحطلبها در انتخابات مجلس بعدی حضور فعال خواهند داشت شرايط اجتماعي به نفع جريان اصلاحات و جريان اعتدال گراست و بايد با هماهنگي و يكدلي بين كليه اصلاحطلبها و اعتدالگراها در انتخابات شركت كرد.